پرسه های عاشـــقانه

متن مرتبط با «دلخوشی ها کم نیست» در سایت پرسه های عاشـــقانه نوشته شده است

پرسه های عاشـــقانه

  •   گشت گرداگرد مهر تابناك ، ايران زمين روز نو آمد و شد شادی برون زندر كمين ای تو يزدان ، ای تو گرداننده مهر و سپهر برترينش كن برايم اين زمان و اين زمين سلام باز اومدم ، بعد از حدود 6 ماه ، اين دم عيدی دلم نيومد مطلب نزارم و سال نو رو تبريك نگم امسال هم با تمام خوشيها و تلخيها و گرفتاريها داره ساعته, ...ادامه مطلب

  • دل خوش

  • جا مانده است چيزی جايی كه هيچگاه ديگر هيچ چيز جايش را پر نخواهد كرد نه موهای سياه نه دندانهای سفيد... (زنده ياد حسين پناهی) ,دل خوش سیری چند,دلخوشی امیر عباس گلاب,دلخوشی یعنی,دلخوشی ها کم نیست,دلخوشي ها كم نيست,دلخوشی حصین,دلخوش به این مقدار نباشید,دلخوشی حسین ابلیس,دلخوش از آنیم که حج,دلخوشی از امیر عباس گلاب ...ادامه مطلب

  • دشتها آلوده ست

  • دشتها آلوده ست در لجنزار گل لاله نخواهد روييد در هوای عفن ، آواز پرستو به چه کارت آيد ؟ فکر نان بايد کرد و هوايی که در آن نفسی تازه کنيم گل گندم خوب است گل خوبی زيباست ای دريغا که همه مزرعه دلها را علف هرزه کين پوشانده ست هيچکس فکر نکرد که در آبادی ويران شده ديگر نان نيست و همه مردم شهر بانگ برداشته اند که چرا سيمان نيست و کسی فکر نکرد که چرا ايمان نيست !!! و زمانی شده است که به غير از انسان... هيچ چيز ارزان نيست حميد مصدق ,دشت ها آلوده ست,دشت ها آلوده است ...ادامه مطلب

  • تقديم به نسل سياه و سفيد ، بچه های دهه شصت

  • ما بچه های کارتون های سياه و سفيد بوديم کارتونهايی که بچه يتيم ها قهرمانهايش بودند ما پولهايمان را می ريختيم توی قلک های نارنجکی و می فرستاديم جبهه دهه های فجر مدرسه هايمان را تزئين می کرديم توی روزنامه ديواری هايمان امام را دوست داشتيم آدمهای لباس سبز ريش بلند قهرمان هايمان بودند آنروزها هيچکدامشان شکمهای قلمبه نداشتند و عراقی های شکم قلمبه را که می کشتند توی سينما برايشان سوت می زديم شهيد که می آوردند زار زار گريه می کرديم اسرا که برگشتند شاد شاد خنديديم ما از آژير قرمز می ترسيديم ما به شيشه خانه هايمان نوار چسب می زديم از ترس شکستن ديوار صوتی ما, ...ادامه مطلب

  • نوشته های من

  • ,نوشته های من,نوشته های منطقی,نوشته های مناسب پروفایل,نوشته های منشور کوروش,نوشته های من و عشقم,نوشته های,نوشته های من برای عشقم,نوشته های من و آقامون,نوشته های من علیرضا اسماعیلی,نوشته های منصوره صالحی ...ادامه مطلب

  • پادشاه فصل ها ، پاييز...

  • آسمانش را گرفته تنگ در آغوش ..... ابر با آن پوستين سرد نمناکش... باغ بی برگی... روز و شب تنهاست با سکوت پاک غمناکش ساز او باران ......سرودش باد.... جامه اش شولای عريانی است ور جز اينش جامه ای بايد......بافته بس شعله ی زر تار پودش باد... گو برويد يا نرويد هر چه در هر جا که خواهد يا نمی خواهد.... باغبان و رهگذاری نيست.......باغ نو ميدان.... چشم در راه بهاری نيست.... گر ز چشمش پرتو گرمی نمی تابد ور به رويش برگ لبخندی نمی رويد باغ بی برگی که می گويد که زيبا نيست؟.... داستان از ميوه های سر به گردون سای اينک خفته در تابوت پست خاک می گويد.... باغ بی برگی خنده اش خونی است اشک آميز.,پادشاه فصل ها پاييز,آلبوم پادشاه فصل ها پاییز,پادشاه فصل ها پاییز,پادشاه فصل ها پاییز اخوان,پادشاه فصل ها پاییز افتخاری,پادشاه فصل ها پاییز شعر,شعر پادشاه فصل ها پاییز اخوان,پادشاه فصل ها پاییز است,پادشاه فصل ها پاییز mp3,شعر پادشاه فصل ها پاییز مهدی اخوان ثالث ...ادامه مطلب

  • تو کز نجابت صدها بهار لبريزی...

  • تو کز نجابت صدها بهار لبريزی چرا به ما که رسيدی هميشه پاييزی؟ ببين! سراغ مرا هيچ کس نمی گيرد مگر که نيمه شبی، غصه ای، غمی، چيزی تو هم که می رسی و با نگاه پُر شورت نمک به تازه ترين زخم هام می ريزی خلاصه حسرت اين ماند بردلم که شما بيايی و بروی ، فتنه برنيانگيزی بخند ! باز شبيه هميشه با طعنه بگو که: آه! عجب قصه ی غم انگيزی بگو که قصد نداری که اذيتم بکنی بگو که دست خودت نيست تا بپرهيزی ولی.. . ببين خودمانيم مثل هر دفعه چرا به قهر، تو از جات برنمی خيزی؟ نشسته ای که چه؟ يعنی دلت شکست؟همين؟ ببينمت... ولی انگار که اشک می ريزی عزيز گريه نکن ، من که اولش گفتم: تو از ,تو کز نجابت صدها بهار لبریزی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها